کدکس های الطائر بن لا احد

الطیر پس از بدست آوردن سیب عدن و تحقیق بر روی آن شروع به نوشتن تئوری و دیدگاه های فلسفی حول آن در قالب 30 کُدِکس کرد

کدکس های الطائر بن لا احد

الطیر پس از بدست آوردن سیب عدن و تحقیق بر روی آن شروع به نوشتن تئوری و دیدگاه های فلسفی حول آن در قالب 30 کُدِکس کرد

کدکس های  الطائر بن لا احد

الطائر بن لا احد، الطائر یا الطیر، شخصیت اصلی روایتگر بخش تاریخی بازی کیش یک آدم‌کش و شخصیت مکمل در بازی کیش یک آدم‌کش: افشاگری‌ها است. او در ۱۱ ژانویه ۱۱۶۵ زاده شد و یک حشاشین سوریه‌ای محسوب می‌گردد. زندگی او در دوران جنگ سوم صلیبی قرار گرفته است. نام او به معنی "پرنده فرزند هیچکس" است. او نیای دسموند مایلز و اتزیو آئودیتوره است. الطائر خاطراتش را در کُدِکس ها نوشته بود و افکار فلسفی اش را نیز بیان کرده بود .حتی می توان گفت که کدکس ها تئوری های الطائر بودند. در عین حال شامل نکاتی بود که از Apple Of Eden بدست آورده بود. او با نوشتن کُدِکس‌ها جزئیاتی از تجربیات و روش‌های خود را برجای گذاشت تا نسل‌های آینده اسسین‌ها از آن بهره‌مند شوند.

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

http://bayanbox.ir/view/3385253366870458775/Codex-P6-v.jpg

کدکس شماره 6

رابرت ممکنه مرده باشه… اما برادران و هم پیمانان او هنوز زنده هستند. گرچه در اذعان عمومی کم تر دیده می شوند، اما بیم آن دارم که همچنان تهدیدی برایمان باقی بمانند. زمانی آن ها با افتخار در خیابان های شهر قدم می زدند، (آن زمان اهداف راحت تری بودند) حال به سمت سایه ها عقب نشسته اند. دنبال کردنشان سخت تر و سخت تر می شود. در آن سیاهی به دنبال تنیدن چه چیز های پلیدی هستند؟ به خاطر این، کار ما پیچیده تر و سخت تر خواهد شد.

هم اکنون هم، شایعات بسیاری مبنی بر به وجود آمدن جنبشی در قبرس به گوش می رسد. باید اطلاعاتی جمع آوری کنم. این مرا یادآور آن می شود که روش های ما نیز باید تغییر یابند. این به معنی پایانی برای قلعه ماست. پایانی بر نمایش قتل هایمان در ملا عام. بایستی تار ها را در خفا بتنیم. باید این کار را متفاوت تر از گذشته انجام دهیم. درست است که از برادرانم خواسته ام که رسومات را کنار بگذارند، اما از آن ها نخواستم که باورهایشان (عقاید) را نیز کنار بگذارند. این هاست که ما را به اسسین تبدیل می کند، نه قطع انگشتان دست. نه به دروغ قول بهشت برین دادن. نه منع استفاده از زهر. ما در برابر مردم موظف هستیم، نه در برابر سنت. اگر باید پنهان کاری کنیم، می کنیم. اگر باید از زهر استفاده کنیم، استفاده کنیم. اگر می شود از تیغ هایمان بدون قطع انگشت استفاده کنیم، باید این کار را انجام دهیم. و همچنین نباید تازه واردان را با دروغ و حقه بازی به بازی بگیریم. باید صاف و صادقانه سخن بگوییم... باید از نو شروع کنیم.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۵۶
مجتبے ‌‌

http://bayanbox.ir/view/9051865975613921331/Codex-P7-v.jpg

کدکس شماره 7

من گمان می کردم که "آدها" می تواند مرا به آرامش برساند تا من تیغه ام را کنار بگذارم و مانند یک انسان معمولی زندگی کنم. اما اکنون می دانم که این رویا فقط برای هنگام خواب مناسب است. صورتش را نمی توانم فراموش کنم و دائم روزها و شب هایی را بخاطر می آورم که در امتداد دریا در تعقیب تمپلار هایی که او را اسیر کرده بودند سپری کردم. من تقریبا به موقع رسیدم. تقریبا....
اگر فقط کمی زودتر رسیده بودم. جسد بی جانش را در آغوشم گرفتم. وحشت را در چشمان بی حرکتش که دیگر پلک نمی زد دیدم. یک به یک افرادی که مسبب مرگش شدند را کشتم. ولی این کار آرامش بخش نبود. نه لذتی داشت و نه تسکین بخش بود. مرگ آن ها, او را به زندگی بازنگرداند و هیچ یک از زخم هایم را درمان نکرد.
از آن پس اطمینان داشتم که احساسی را که به او داشتم را به هیچ زنی نخواهم داشت.
خوش اقبال بودم که اشتباه می اندیشیدم. (منظورش عشقیه که به ماریا پیدا کرد)

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۵۴
مجتبے ‌‌

http://bayanbox.ir/view/807595921285808300/Codex-P8-v.jpg

کدکس شماره 8

چرا غرایز ما به خشونت پافشاری می کنند؟ من درباره فعل و انفعالات گونه های مختلف مطالعه کرده ام. به نظر می رسد که میل ذاتی (فطری) به بقا نیازمند مرگ دیگران است. چرا نمی توانند دست در دست هم بایستند؟ باورهای دینی زیادی وجود دارند که دنیا توسط نیرویی الهی بوجود آمده است. اما من فقط طراحی های مردی دیوانه را می بینم که مشتاق نابودی و نا امیدی است. (خدا به دور!متعجبخنده)
خواستگاه ما آشفته و بی مقصود به نظر می رسد. منحصرا در گذر زمان و با درک تدریجی هدف به ما القا می شود. اول توسط طبیعت به ما تحمیل شده است و سپس توسط انسان ها.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۵۲
مجتبے ‌‌

http://bayanbox.ir/view/7270430125179548532/Codex-P9-v.jpg

کدکس شماره 9

در گذر زمان هر حکمی که در طولانی مدت و با پافشاری اجرایی شود, ماندگار می شود و سپس به حقیقت تبدیل می شود. البته شما می توانید در مقابل مخالفت ها مقاومت کنید و دشمنان را ساکت کنید. اما باید موفق شوید و تمام رقبا را از میان بردارید. سپس آنچه به جا می ماند به طور پیش فرض حقیقی تلقی می شود.
آیا حقیقت به نوعی یک حس عینی است؟ نه. اما چرا برخی افراد هیچ گاه به چنین نقطه نظری عینی دست نمی یابند؟ جواب این است: دست نمی یابید! زیرا به لحاظ واقعی و فیزیکی ناممکن است. متغییرهای زیادی وجود دارند. زمینه ها و فرمول های زیادی برای بررسی کردن, وجود دارند.
ما می توانیم تلاش کنیم. می توانیم آهسته به یک افشاگری نزدیک تر و نزدیک تر شویم. ولی هیچ وقت بدان نمی رسیم. هیچوقت.....
پس من دریافتم که تا زمانی که تمپلارها وجود دارند, تلاش خواهند کرد تا واقعیت را به سمت خواسته هایشان سوق دهند. آن ها دریافته اند که چیزی به عنوان حقیقت مطلق وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد, ما نا امیدانه برای درک آن آماده نیستیم. پس بجای حقیقت, آن ها به دنبال خلق تفسیر خودشان هستند. این اصول فکری مکتب جدیدشان است که آن را "نظم نوین جهان" می خوانند. این مکتب برای دوباره شکل دادن هستی از بینش تمپلارها است. این مکتب نه درباره اشیا باستانی است و نه درباره انسان ها که این ها تنها وسیله اند, بلکه درباره مفاهیم و ذکاوت آنان است. اما چگونه کسی با یک مفهوم آتش جنگ می افروزد؟ این بهترین سلاح است با اینکه فاقد شکل فیزیکی است اما می تواند دنیای اطراف ما را به دفعات و اغلب با خشونت دگرگون سازد.
شما نمی توانید یک فرقه را بکشید. حتی اگر تمام پیروانش را بکشید و تمام نوشته هایشان را نابود کنید , در بهترین شرایط یک تعویق موقتی ایجاد کرده اید. سر انجام یک روز فردی پیدا می شود و دوباره آن فرقه را کشف می کند و آن را احیا می کند. من معتقدم که حتی ما اساسین ها هم یک فرقه و مکتب دوباره کشف کرده ایم که خیلی قدیمی تر است.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۵۰
مجتبے ‌‌

http://bayanbox.ir/view/79302991528907584/Codex-P10-v.jpg

کدکس شماره 10

توی تصویر طراحی الطائر رو می بینیم درباره تاثیر سیب بهشتی

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۴۸
مجتبے ‌‌

http://bayanbox.ir/view/327662308236211028/Codex-P11-v.jpg

کدکس شماره 11

تیس, دیونیسوس, هوروس, کریشنا, میترا و مسیح داستان مشابهی داشتند. بسیار مشابه! امتیاز خون الهی,مشقت ,مریدان, اعمال معجزه آمیز, تجدید حیات و .....

این چگونه ممکن است؟

شاید این گونه نیست. آیا تنها یک داستان در طول زمان بارها بازگویی شده است و عناصر داستان با توجه به شرایط زمان تغییر یافته است؟ آیا با توجه به ابزارها و زبان ما تکامل یافته است؟ این داستان حقیقی بوده است یا خیالی؟ یا شاید یک ذره از هر دو؟ امکان دارد که این اشخاص در حقیقت یک نفر بوده باشند و زندگی شان توسط یک قطعه بهشتی (Piece of Eden) طولانی تر شده و تغییر شکل یافته باشد؟

المعلم از مسیح به عنوان فردی واقعی یاد می کرد. مردی میرا که در دغل کاری مهارت داشت. اما اگر او اشتباه کرده باشد چه؟ اگر تمام این افراد واقعی بوده باشند و در میان ما سال ها پیش زندگی می کردند, بدان معناس که دوباره باز خواهند گشت؟ شاید هم اکنون در میان ما باشند. سوال های زیادی وجود دارد. روز به روز بیشتر وبیشتر.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۴۶
مجتبے ‌‌

http://bayanbox.ir/view/3184579319707333568/Codex-P12-v.jpg

کدکس شماره 12

این تصویر طراحی الطائر از منظومه شمسی است.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۴۴
مجتبے ‌‌

http://bayanbox.ir/view/6177391321629064185/Codex-P13-v.jpg

کدکس شماره 13

تیغه مخفی (Hidden Blade ) همراه همیشگی ما در گذر سال ها بوده است. حتی عده ای می گویند که ما را متمایز می سازد و در کل اشتباه هم نمی کنند. بسیاری از موفقیت های ما بدون تیغه مخفی امکان پذیر نمی شدند. با این حال این ابزار قدیمی شده است و من تحقیقاتی را برای اصلاحش انجام دادم تا استفاده کننده دیگر نیاز به قطع انگشت نداشته باشد.

اول به یک ورق فلز نیاز است تا جلوی برخورد نزدیک احتمالی را بگیرد. اساسین های دیگر معتقدند که این از فلزی جدید ساخته شده است و از من بخاطر کشف فرمولش سپاسگذار هستند. بهتر است که حقیقت را ندانند.

من همچنین با مالک کار کرده ام تا روش های جدید کشتن (assassination) را طراحی کنیم: از بالا, از لبه و از مکان های مخفی. این حرکات ابتدایی اما با این وجود بسیار مهم هستند.

سومین اصلاح بسیاره ساده است: ساختن یک تیغه دوم که کاملا از هر لحاظ مشابه تیغه اول باشد. اگر یک اساسین خود را در شرایطی بیند که موظف به کشتن دو هدف است, باید زمان حمله خود را به نوعی تنظیم کند که به هر دو نفر همزمان ضربه وارد کند. تعداد این تیغه ها محدود خواهد بود زیرا فلزی که برای ساخت آن ها استفاده می کنیم بسیار دشوار به دست می آید. من نیاز دارم تا بیندیشم که چه کسی مجاز به حمل دو تیغه باشد...

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۴۲
مجتبے ‌‌

http://bayanbox.ir/view/4268003430816765756/Codex-P14-v.jpg

کدکس شماره 14

انسان ها در تمام نبردهایشان به دنبال سلطه هستند. من گمان می کنم که این یک میل طبیعی در وجود ماست که در آرزوی سلطه بر پیرامون خودمان هستیم. اما این سلطه گری نباید شامل انسان های دیگر شود. روز به روز انسان های بیشتری یا با فریب یا با زور تحت فشار خدمت (بیگاری) قرار می گیرند. دیگران با این حال چندان احساس محبوس بودن نمی کنند زیرا به آن ها تلقین شده است که زندگی شان بی ارزش است. من روش هایی را دیده ام که با آن مردان به زنان ستم می کنند. پرخاش ها و سخنان سنگدلانه ای را شنیده ام که به کسانی که از سرزمین های دیگر آمده اند می گویند. کسانی را دیده ام که باور دارند اشخاصی که متفاوت فکر یا عمل می کنند مستحق مجازات هستند.....

ما اغلب این امور را می بینیم و از نوک برج مصیاف در این مورد بحث می کنیم. چه می توان کرد تا جلوی این کار را گرفت؟ چگونه سازش و مساوات را تشویق کرد؟ بعضی روزها درباره آموزش صحبت می کنیم, با این باور که دانش می تواند ما را از لغزش های اخلاقی رها سازد. اما هنگامی که در خیابان ها راه می روم و بردگانی که به حراج گذاشته شده اند را می بینم, قلبم به درد می آید(غمگین می شوم). وقتی شوهری که به همسرش با پرخاش توهین می کند و به او سنگ پرتاب می کند در حالیکه ادعا می کند که زن برای خدمت به او زنده است را می بینم, مشت هایم محکم گره می خورد. و هنگامیکه کودکانی را می بینم که از والدینشان جدا می شوند و فرستاده می شوند تا زیر آفتاب صحرا رنج بکشند و بمیرند, تا شاید فردی دیگر منفعت ببرد.....

...در این روزها , گمان نمی کنم گفتگو تفاوتی ایجاد کند. در این روزها فقط به این فکر می کنم افرادی که مرتکب این اعمال می شوند, چگونه باید بمیرند.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۴۱
مجتبے ‌‌

http://bayanbox.ir/view/5103228613240237576/Codex-P15-v.jpg

کدکس شماره 15

این طراحی الطائر نقشه جزیره قبرس رو نشون میده

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۳۹
مجتبے ‌‌