کدکس های الطائر بن لا احد

الطیر پس از بدست آوردن سیب عدن و تحقیق بر روی آن شروع به نوشتن تئوری و دیدگاه های فلسفی حول آن در قالب 30 کُدِکس کرد

کدکس های الطائر بن لا احد

الطیر پس از بدست آوردن سیب عدن و تحقیق بر روی آن شروع به نوشتن تئوری و دیدگاه های فلسفی حول آن در قالب 30 کُدِکس کرد

کدکس های  الطائر بن لا احد

الطائر بن لا احد، الطائر یا الطیر، شخصیت اصلی روایتگر بخش تاریخی بازی کیش یک آدم‌کش و شخصیت مکمل در بازی کیش یک آدم‌کش: افشاگری‌ها است. او در ۱۱ ژانویه ۱۱۶۵ زاده شد و یک حشاشین سوریه‌ای محسوب می‌گردد. زندگی او در دوران جنگ سوم صلیبی قرار گرفته است. نام او به معنی "پرنده فرزند هیچکس" است. او نیای دسموند مایلز و اتزیو آئودیتوره است. الطائر خاطراتش را در کُدِکس ها نوشته بود و افکار فلسفی اش را نیز بیان کرده بود .حتی می توان گفت که کدکس ها تئوری های الطائر بودند. در عین حال شامل نکاتی بود که از Apple Of Eden بدست آورده بود. او با نوشتن کُدِکس‌ها جزئیاتی از تجربیات و روش‌های خود را برجای گذاشت تا نسل‌های آینده اسسین‌ها از آن بهره‌مند شوند.

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

۳۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کدکس های الطیر» ثبت شده است

http://bayanbox.ir/view/3087154944386291976/Codex-P1-v.jpg

کدکس شماره 1

اکنون روزهاست که با این شی (سیب بهشتی) می گذرانم . یا شاید چند هفته یا چند ماه شده است. دیگران هر چند وقت یکبار به نزدم می آیند . برایم غذا می آورند یا حواسم را پرت می کنند. می گویند باید از این مطالعات فاصله بگیرم.
مالک حتی پیشنهاد داده است که کلا این مطالعات را کنار بگذارم. ولی من برای کنار کشیدن هنوز آماده نیستم. سیب بهشتی را رمز گشایی می کنم. باید این کار را انجام دهم.
سیب بهشتی یک سلاح است؟ یک کاتالوگ است؟ یا شاید هر دو؟ فلسفه عبارت "هر کس دانش را زیاد کند, اندوه را زیاد می کند" را حالا درک می کنم. اما آیا واقعا درست است؟
یک جامعه بدون سلاح و درگیری بلکه با عقاید آتش جنگ می افروزد. این کار بسیار ساده و ابتدایی است و با سلطه جویی و کنترل انجام می شود. اما عملکرد, شیوه و ابزارش بسیار جذاب است. به افراد تحت فرمان وعده داده می شود که هر آنچه را که می خواهند بدست می آورند.
در عوض از آن ها فقط یه چیز درخواست می شود: اطاعت کامل و تمام عیار. ولی چه کسی می تواند چنین پیشنهادی را رد کند؟ وسوسه عظیمی است.
من لحظه ضعف خودم در هنگام روبرو شدن با المعلم را به خاطر می آورم. اعتماد به نفسم در مقابل سخنانش به لرزه در آمد. کسی که برایم همچون پدر بود, آشکار شد که بزرگترین دشمن من است. کوچک ترین ذره شک در وجود من برایش کافی بود تا بتواند به ذهن من نفوذ کند. ولی من تمام کپی های خیالی(فانتوم) هایش را نابود کردم و با این کار اعتماد به نفس خود را باز یافتم و او را به جهان دیگر فرستادم. با این کار خودم را آزاد ساختم اما اکنون در شگفتم که آیا موفق شدم؟
اکنون که اینجا نشسته ام بی تابم که بدانم به نابودی چه چیزی سوگند خورده ام؟ بدین خاطر است که معتقدم سیب بهشتی داستان هایی برای گفتن دارد. احساس می کنم که ذره ای کوچک از چیزی است بزرگ و خطرناک. همه ما در خطر هستیم و این وظیفه من است که در این مورد کاری انجام دهم. من نباید....نمی توانم تا وقتی که به حقیقت نرسیده ام کنار بکشم.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۰۳:۰۴
مجتبے ‌‌

http://bayanbox.ir/view/3648282157958006827/Codex-P2-v.jpg

کدکس شماره 2

کدکس دوم این طراحی است که الطائر ترسیم کرده است و راجب به نبرد اساسین ها و تمپلار هاست

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۰۳:۰۲
مجتبے ‌‌

http://bayanbox.ir/view/7154825848737394467/Codex-P3-v.jpg

کدکس شماره 3

کدکس سوم هم شامل یک طراحی دیگر است راجب مکانیزیم "هیدن بلید" (Hidden Blade)

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۰۳:۰۱
مجتبے ‌‌

http://bayanbox.ir/view/4461978037868967630/Codex-P4-v.jpg

کدکس شماره 4

اصول کلی فرقه اساسین ها طعنه آمیز است: 1) ما به دنبال گسترش صلح هستیم اما ابزارمان کشتار است.   2) ما به دنبال باز کردن ذهن مردم هستیم اما نیازمند اطاعت کامل از دستورات رهبرمان و قوانین وی هستیم.   3) ما به دنبال آشکار سازی خطر پیروی کورکورانه از تقدیر هستیم ولی خودمان هنوز در این راه کار آموز هستیم(تازه کاریم).
با پاسخ به این اتهامات یا احتمالات برایم رضایت خاطر حاصل نمی شود. آیا ما با زیر پا گذاشتن قوانین به هدفی والاتر خدمت می کنیم؟ اگر این چنین است درباره ما چه خواهند گفت؟ که ما دروغگو هستیم؟ یا می گویند که ما فریبکار هستیم؟ یا اینکه ما ضعیف هستیم؟
هر لحظه که می گذرد صرف کلنجار رفتن با این مجادلات می شود. می اندیشم به خاطر تمام سال هایی که در این راه سپری کردم ولی هنوز نتوانستم جواب مناسبی پیدا کنم و می ترسم که شاید جوابی وجود نداشته باشد.
"هیچ چیز حقیقی نیست, همه چیز مُجاز است" اما ایا فرقه اساسین ها پاسخ مناسبی برای این عبارت دارد؟ دو عبارت در یک جمله که کاملا متضاد یکدیگر هستند به طور همزمان؟ چرا که نه؟ آیا خود من مدرک این موضوع نیستم؟ ما با اهداف و مقصد والا به سبک بربرها رفتار می کنیم؟ ما که زندگی را مقدس می دانیم سپس بالافاصه آن را از کسانی که دشمن می پنداریم میگیریم؟

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۵۹
مجتبے ‌‌

http://bayanbox.ir/view/887867076974068064/Codex-P5-v.jpg

کدکس شماره 5

"کسانیکه از قبل آمدند" (Those Who Came Before) چه کسانی بودند؟ چه چیزی آن ها را به اینجا آورد؟ چند وقت قبل؟ قرن ها پیش؟ هزاران سال پیش؟ یا خیلی قبل تر؟ چیز های کمی درباره آن ها باقی مانده است. چه چیزی آن ها را از اینجا برد؟
این اشیا باستانی چیستند؟ مانند پیغامی در یک بطری هستند؟ یا ابزارهایی هستند که برای کمک و راهنمایی ما به جا مانده اند؟
آیا ما برای داشتن و کنترل کردن چیزهایی که بی مصرف و رها شده اند می جنگیم و به آنها هدفی الهی و مقدس نسبت میدهیم در حالیکه شاید ارزششان فقط در حد یک اسباب بازی دور انداخته شده است؟

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۵۸
مجتبے ‌‌

http://bayanbox.ir/view/3385253366870458775/Codex-P6-v.jpg

کدکس شماره 6

رابرت ممکنه مرده باشه… اما برادران و هم پیمانان او هنوز زنده هستند. گرچه در اذعان عمومی کم تر دیده می شوند، اما بیم آن دارم که همچنان تهدیدی برایمان باقی بمانند. زمانی آن ها با افتخار در خیابان های شهر قدم می زدند، (آن زمان اهداف راحت تری بودند) حال به سمت سایه ها عقب نشسته اند. دنبال کردنشان سخت تر و سخت تر می شود. در آن سیاهی به دنبال تنیدن چه چیز های پلیدی هستند؟ به خاطر این، کار ما پیچیده تر و سخت تر خواهد شد.

هم اکنون هم، شایعات بسیاری مبنی بر به وجود آمدن جنبشی در قبرس به گوش می رسد. باید اطلاعاتی جمع آوری کنم. این مرا یادآور آن می شود که روش های ما نیز باید تغییر یابند. این به معنی پایانی برای قلعه ماست. پایانی بر نمایش قتل هایمان در ملا عام. بایستی تار ها را در خفا بتنیم. باید این کار را متفاوت تر از گذشته انجام دهیم. درست است که از برادرانم خواسته ام که رسومات را کنار بگذارند، اما از آن ها نخواستم که باورهایشان (عقاید) را نیز کنار بگذارند. این هاست که ما را به اسسین تبدیل می کند، نه قطع انگشتان دست. نه به دروغ قول بهشت برین دادن. نه منع استفاده از زهر. ما در برابر مردم موظف هستیم، نه در برابر سنت. اگر باید پنهان کاری کنیم، می کنیم. اگر باید از زهر استفاده کنیم، استفاده کنیم. اگر می شود از تیغ هایمان بدون قطع انگشت استفاده کنیم، باید این کار را انجام دهیم. و همچنین نباید تازه واردان را با دروغ و حقه بازی به بازی بگیریم. باید صاف و صادقانه سخن بگوییم... باید از نو شروع کنیم.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۵۶
مجتبے ‌‌

http://bayanbox.ir/view/9051865975613921331/Codex-P7-v.jpg

کدکس شماره 7

من گمان می کردم که "آدها" می تواند مرا به آرامش برساند تا من تیغه ام را کنار بگذارم و مانند یک انسان معمولی زندگی کنم. اما اکنون می دانم که این رویا فقط برای هنگام خواب مناسب است. صورتش را نمی توانم فراموش کنم و دائم روزها و شب هایی را بخاطر می آورم که در امتداد دریا در تعقیب تمپلار هایی که او را اسیر کرده بودند سپری کردم. من تقریبا به موقع رسیدم. تقریبا....
اگر فقط کمی زودتر رسیده بودم. جسد بی جانش را در آغوشم گرفتم. وحشت را در چشمان بی حرکتش که دیگر پلک نمی زد دیدم. یک به یک افرادی که مسبب مرگش شدند را کشتم. ولی این کار آرامش بخش نبود. نه لذتی داشت و نه تسکین بخش بود. مرگ آن ها, او را به زندگی بازنگرداند و هیچ یک از زخم هایم را درمان نکرد.
از آن پس اطمینان داشتم که احساسی را که به او داشتم را به هیچ زنی نخواهم داشت.
خوش اقبال بودم که اشتباه می اندیشیدم. (منظورش عشقیه که به ماریا پیدا کرد)

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۵۴
مجتبے ‌‌

http://bayanbox.ir/view/807595921285808300/Codex-P8-v.jpg

کدکس شماره 8

چرا غرایز ما به خشونت پافشاری می کنند؟ من درباره فعل و انفعالات گونه های مختلف مطالعه کرده ام. به نظر می رسد که میل ذاتی (فطری) به بقا نیازمند مرگ دیگران است. چرا نمی توانند دست در دست هم بایستند؟ باورهای دینی زیادی وجود دارند که دنیا توسط نیرویی الهی بوجود آمده است. اما من فقط طراحی های مردی دیوانه را می بینم که مشتاق نابودی و نا امیدی است. (خدا به دور!متعجبخنده)
خواستگاه ما آشفته و بی مقصود به نظر می رسد. منحصرا در گذر زمان و با درک تدریجی هدف به ما القا می شود. اول توسط طبیعت به ما تحمیل شده است و سپس توسط انسان ها.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۵۲
مجتبے ‌‌

http://bayanbox.ir/view/7270430125179548532/Codex-P9-v.jpg

کدکس شماره 9

در گذر زمان هر حکمی که در طولانی مدت و با پافشاری اجرایی شود, ماندگار می شود و سپس به حقیقت تبدیل می شود. البته شما می توانید در مقابل مخالفت ها مقاومت کنید و دشمنان را ساکت کنید. اما باید موفق شوید و تمام رقبا را از میان بردارید. سپس آنچه به جا می ماند به طور پیش فرض حقیقی تلقی می شود.
آیا حقیقت به نوعی یک حس عینی است؟ نه. اما چرا برخی افراد هیچ گاه به چنین نقطه نظری عینی دست نمی یابند؟ جواب این است: دست نمی یابید! زیرا به لحاظ واقعی و فیزیکی ناممکن است. متغییرهای زیادی وجود دارند. زمینه ها و فرمول های زیادی برای بررسی کردن, وجود دارند.
ما می توانیم تلاش کنیم. می توانیم آهسته به یک افشاگری نزدیک تر و نزدیک تر شویم. ولی هیچ وقت بدان نمی رسیم. هیچوقت.....
پس من دریافتم که تا زمانی که تمپلارها وجود دارند, تلاش خواهند کرد تا واقعیت را به سمت خواسته هایشان سوق دهند. آن ها دریافته اند که چیزی به عنوان حقیقت مطلق وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد, ما نا امیدانه برای درک آن آماده نیستیم. پس بجای حقیقت, آن ها به دنبال خلق تفسیر خودشان هستند. این اصول فکری مکتب جدیدشان است که آن را "نظم نوین جهان" می خوانند. این مکتب برای دوباره شکل دادن هستی از بینش تمپلارها است. این مکتب نه درباره اشیا باستانی است و نه درباره انسان ها که این ها تنها وسیله اند, بلکه درباره مفاهیم و ذکاوت آنان است. اما چگونه کسی با یک مفهوم آتش جنگ می افروزد؟ این بهترین سلاح است با اینکه فاقد شکل فیزیکی است اما می تواند دنیای اطراف ما را به دفعات و اغلب با خشونت دگرگون سازد.
شما نمی توانید یک فرقه را بکشید. حتی اگر تمام پیروانش را بکشید و تمام نوشته هایشان را نابود کنید , در بهترین شرایط یک تعویق موقتی ایجاد کرده اید. سر انجام یک روز فردی پیدا می شود و دوباره آن فرقه را کشف می کند و آن را احیا می کند. من معتقدم که حتی ما اساسین ها هم یک فرقه و مکتب دوباره کشف کرده ایم که خیلی قدیمی تر است.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۵۰
مجتبے ‌‌

http://bayanbox.ir/view/79302991528907584/Codex-P10-v.jpg

کدکس شماره 10

توی تصویر طراحی الطائر رو می بینیم درباره تاثیر سیب بهشتی

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۴۸
مجتبے ‌‌